بیداری اسلامی

اخبار، رویدادها و دیگر قضایا از نگاه ابوعامر

بیداری اسلامی

اخبار، رویدادها و دیگر قضایا از نگاه ابوعامر

غیرتی که باید داشتیم

از آغاز  تجاوزاخیر رژیم یهودی تا امروز (دوشنبه 5/1/2008 برابر با 16 دی ماه 87) 14 مسجد توسط این رژیم ویران گردیده است. تعدادی از این مساجد در زیر نام برده شده است:

۱- مسجد عماد عقل واقع در اردوگاه جبالیا. در بمباران این مسجد، خانه ی کنار آن نیز نابود شد که در اثر آن 5 کودک از خانواده ی بعلوشه جان خود را از دست دادند.

۲- مسجد حضرت ابوبکر صدیق واقع در بیت حانون.

۳- مسجد عمربن عبدالعزیز واقع در جنوب نوار غزه.

۴- مسجد خلفای راشدین (رضی الله عنهم) واقع در جنوب غزه.

۵- مسجد ابرار واقع در بنی سهیلا در جنوب شرق غزه.

6- مسجد حضرت بلال بن رباح در رفح واقع در جنوب غزه.

۷- مسجد قسام واقع در خان یونس واقع در جنوب نوار غزه.

۸- مسجد ابراهیم مقادمه در بیت لاهیا واقع در شمال نوار غزه. برای انهدام این مسجد، رژیم صهیونیستی از یک بمب نیم تنی استفاده کرد. این حمله در هنگام نماز مغرب انجام شد و در اثر آن 16 نمازگزار کشته و ده ها تن دیگر زخمی شدند.

۹- مسجد نصر واقع در جنوب نوار غزه. ساخت این مسجد به سال 736 برمی گردد. این مسجد بر زمینی بنا شده بود که در آن مسلمانان توانسته بودند در نبردی علیه نیروهای اروپایی به پیروزی برسند.

اما...

همه ی آن چیزی که قصد داشتم بگویم این است:

رسانه های اسرائیلی سکوت جهان اسلام و عرب را در برابر این قضیه، زشت و ننگین ارزیابی کردند! کانال 2 اسرائیل چنین می گوید: ارتش اسرائیل در برابر انهدام مساجد، انتظار عکس العمل شدیدی از سوی جهان اسلام و عرب، داشت اما با چنین چیزی روبرو نشد!

منبع خبرها:الإسلام الیوم islamtoday.net

با این وجود باید اشتهای رژیم اشغالگر برای جنایت بیشتر شده باشد.

دکتر نزار ریان. شهامتی که ثابت شد

انسان تا وقتی در محیط محدود خود زندگی می کند خیلی چیزها را باور نخواهد کرد. وجود انسانهایی که به چیزهایی دیگر به جز هم و غم روزمره  فکر می کنند. انسانهایی که حتی مرگ را به مسخره می گیرند.

دکتر نزار ریان لیسانس خود در رشته ی حدیث نبوی را از دانشگاه امام محمد بن سعود ریاض دریافت کرده بود. وی توانست فوق لیسانس را از دانشکده ی شریعت در اردن و دکترای رشته ی حدیث نبوی شریف را از دانشگاه قرآن کریم سودان دریافت کند.

او در دانشگاه اسلامی غزه به عنوان استاد رشته ی حدیث نبوی مشغول بود. او توانست فعالیت آکادمیک و سیاسی را با هم انجام دهد.

نکته مهم در شخصیت دکتر نزار ریان شجاعتی بود که گاه تا حد تهور می رسید. تهدیدی که علیه او وجود داشت همیشه جدی بود اما او همیشه همه ی اینها را به شوخی می گرفت. وی ده ها بار برای جلوگیری از بمباران خانه های مردم در غزه با یاران خود سد بشری تشکیل داده بود!  وقتی ارتش اسرائیل اعلام می کرد قرار است خانه ای منهدم شود او و یارانش با حضور در آن منطقه ارتش اسرائیل را مجبور به صرف نظر می کردند.

قبل از او فرزندد ۱۷ ساله ی وی ابراهیم در سال ۲۰۰۱ در حمله به یک شهرک یهودی نشین به شهادت رسیده بود.

او و ۱۱ نفر از خانواده اش در حمله ای توسط یک جنگنده ی اسرائیلی به شهادت رسیدند.

گوگل همه، گوگل عربها...

این یکی هم جالبه! این رو یکی از دوستان مصری ام متوجهش شده بود و توی وبلاگش گذاشته بود!

نمی خوام ازش نتیجه گیری کنم. خودتون توی ذهنتون نتیجه بگیرید

وقتی گوگل چت صوتی و تصویری را از داخل سرویس ایمیل معروفش "جی میل" راه انداخت برای این خدمات جدید تبلیغاتی کرد.

این دو عکس از تبلیغات گوگله که توش طبق عادت شرکت های بزرگ سعی شده از نژادهای مختلف استفاده بشه تا بعد انسانی به قضیه داده بشه.

توی این تبلیغات یه زن می بینیم با قیافه ی شرقی و یک مرد با قیافه ی "خاص" قیافه ی تقریبا شرقی با موهای سیاه.

نکته ی جالبش اینجاست که توی اون تبلیغات اسم مرد این بود: "josh" که تلفظ شرقی آن می شود "یوشع" که یک اسم عبری یا به عبارتی یهودی است.



اما در نسخه ای که تنها برای محیط عربی جی میل در نظر گرفته شده بود این اسم این بود: "hikingfan"


دست چپ هم کافی است

مقاله ای بسیار زیبا از شیخ دکتر سلمان العوه را در سایت اسلام الیوم می خواندم. مقاله این نام داشت: دست چپ هم کافی است! این مقاله به تاریخ یهود با «سنگ» می پردازد که بررسی اینچنینی قضیه ی یهود در نوع خود جالب و تازه بود.

حیفم آمد داستانی را که شیخ در اول نوشته اش آورده بود برایتان ننویسم.

شیخ می گوید: جوانی فلسطینی به نام «شادی» که تنها ۱۷ سال دارد در یکی از بیمارستان های ریاض به نام بیمارستان «شمیسی» بستری است.

این جوان در ناحیه ی گردن و کتف خود مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود بطوری که دست راستش کاملا از کار افتاده و تنها دست چپش کمی حرکت میکرد...

اما نکته ی حماسی قضیه وقتی رخ داد که مادرش از فلسطین اشغالی با مسئولان بیمارستان تماس گرفت تا از وضعیت فرزندش باخبر شود.

پزشکان که شاید فکر می کردند چنین خبری باید خیلی برای یک مادر ناراحت کننده باشد به او گفتند تنها دست چپ فرزندش کمی حرکت میکند...

اما مادر با شنیدن این خبر با خوشحالی تمام فریاد کشید: الحمدلله! دست چپ هم برای پرتاب سنگ کافی است!